محل تبلیغات شما

انسان ها با شخصیت های مختلف، سلایق مختلفی در خرید کردن دارند و این تفاوت سلیقه ها باعث میشه تا افراد برای خرید به بازارهای مختلفی بروند تا آن چیزی که مد نظرشون هست رو پیدا کنند. برای این کار، مغازه های مختلفی رو سر میزنند و چیزهای مختلف رو امتحان میکنند.

من یکی از آدم های سخت پسند هستم و خب حتی اگر سخت پسند هم نبودم به عنوان مشتری حق دارم تا اطلاعات کامل درباره جنسی که میخوام اون رو خریداری کنم و بابتش هزینه پرداخت کنم داشته باشم.

حدود چند ماه پیش برای یک مهمانی تصمیم به خرید کفش داشتم و در این میان از یک کفش به شدت خوشم اومد و با این که قیمتش نسبت به کفش های دیگر بالا بود حاضر بودم بخرمش.

وارد مغازه شدم و به فروشنده سلام کردم. فروشنده مشغول بازی با گوشیش بود و جواب سلام من رو نداد. بعد ازشون درخواست کردم تا کفش مورد نظر من رو برای شماره پای من بیاورند. از قضا از اون کفش، سایز پای من فقط یک جفت مانده بود و یک لنگه کفش در ویترین بود.

فروشنده بعد از کلی گشتن برای پیدا کردن لنگه کفش گفتند اگر 100% کفش رو میخرید از ویترین بیارم تا بپوشید. برام خیلی جالب بود من باید برای خرید کفشی که نپوشیدم، تعهد میدادم!

اگر این تقاضا برای لباس یا جنسی بود که شما نیاز به راحت بودن و پرو ندارید قضیه شاید کمی فرق میکرد ( اما باز هم این رفتار توجیه پذیر نبود) ولی برای کفش که اصطلاحا قلب دوم انسان هست خیلی متفاوته.

با وجود این که از اون کفش بسیار خوشم اومده بود و حاضر بودم هزینه بیشتری نسبت به بقیه کفش ها هم بپردازم به خاطر برخورد فروشنده از مغازه بیرون اومدم و اون کفش رو نخریدم.

جالب اینجا بود که اون مغازه به طور کلی مشتری زیاد نداشت و از دست دادن من به عنوان یک مشتری باید برایش بسیار با اهمیت میبود. راه حل این کسب و کار این است که صاحب مغازه پس از بررسی حساب های ماهانه و اینکه فروش زیادی ندارند باید دلیل را از فروشنده میپرسید و به او نحوه صحیح برخورد با مشتری را آموزش میداد و در صورت وم فروشنده را تعویض کند.

گم شدن بین مقواها

اطلاع رسانی به مشتری

تفریح کردن با اعمال شاقه

کفش ,رو ,فروشنده ,مغازه ,یک ,های ,بود و ,حاضر بودم ,بود که ,نسبت به ,از اون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها